سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آدمى در جهان نشانه است و تیرهاى مرگ بدو روانه ، و غنیمتى است در میان و مصیبتها بر او پیشدستى کنان . و با هر نوشیدنى ، ناى گرفتنى است و با هر لقمه‏اى طعام در گلو ماندنى ، و بنده به نعمتى نرسد تا از نعمتى بریده نشود ، و به پیشباز روزى از زندگى خود نرود تا روزى از آنچه او راست سپرى نشود . پس ما یاران مرگیم و جانهامان نشانه مردن ، پس چسان امیدوار باشیم جاودانه به سر بردن ؟ و این شب و روز بنایى را بالا نبردند جز که در ویران کردن آن بتاختند و در پراکندند آنچه فراهم ساختند . [نهج البلاغه]

آنان که زنده اند !

ارسال‌کننده : سید محمد در : 87/12/26 11:48 صبح


تنها برای رسیدن به سرزمین ملائک !
مینویسم تا یاد کرده باشم !
شاید ...! شاید ...! لیاقت عبور از ردپای ملائک را یافتم !
و این تنها دلتنگی من است از خاک سرخ !
دیگر نمیخواهم بذله بنویسم میخواهم عین حقیقت را بنویسم !
گاه برای معرفت یافتن ! و گاه برای افسوس !

به قول یکی از ملائک ...(پ 1)

: بچه ها قدر این زمان و شرایطی رو که ما در اون قرار داریم رو بدونبد . همن طوری که ما الان غبطه میخوریم به حال شهدای صدر اسلام و شهدای کربلا ، در آینده هم انسان هایی می آیند که به حال ما غبطه میخورند و آرزو میکنند ای کاش در زمان ما و در شرایط ما بودند ...:
خنده هایشان حکایت از نشاط شهادت ...(پ 2)

: لحظه ی عبور از هور زیباترین خاطرات من است که این همه نیرو با سوار شدن بر قایق به صورت مفرح و دلشادی که انسان آن را فقط در کلام وحی در لحظاتی که خداوند آیاتی از بهشت را برای انسان بیان میکند که اگر انسان خوب و با صفا باشد در آن دنیا به بهشت خواهد رفت را می بیند . و قتی رزمندگان اسلام را سوار بر قایق ها میدیدم که به سوی دشمن می رفتند و آنقدر خوشحال و بشاش هستند و آیات قرآن را زمزمه کرده و فریاد الله اکبر بر سر زبان دارند ، احساس میکردم که این بسیجی ها در بهشت هستند و به سوی خداوند خویش شتافته اند ...:
گاه سجده کرده و استعانت !
و گاه شتافتن برای شهادت و یاری رزمندگان را بر مهر پدری ...(پ 1)
:
نزدیک عملیات بود. تازه دختردار شده بود . یک روز دیدم سرپاکت از جیبش زده بیرون . گفتم : چیه؟ گفت: عکس دخترمه.گفتم : بده ببینم.
گفت : هنوز خودم ندیدم . گفتم : چرا ؟ گفت : الان موقع عملیاته ، می ترسم مهر پدر و فرزندی کار دستم . باشه بعد ...:
آنها که کاری حسینی کردند و کنون کاری زینبی باید کرد !
چونانکه مادرش کرد ...(پ 1)
:
ای لشکر علی ابن ابیطالب (ع) هر کجا هستید ، پیام مادر مهدی را بشنوید «فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون» خوف شما را نگیرد ، هرگز محزون نشوید، حرکت کنید ، حرکتی حسینی ، حماسه سرایی کنید ، هدف مقدس را دنبال کنید. من آرزو میکنم کاش به تعداد رگهای بدنم فرزندانی داشتم و همه را در راه اسلام میدادم و با خون های آنها در خت اسلام را آبیاری میکردم ...:


این است لیاقت شهادت و ...
ای شهدا ! برای ما حمد بخوانید که شما زنده اید و ما مرده ...

پ 1 : خاطراتی از شهید مهدی زین الدین - برگرفته از نشریات الزهرا ...

التماس دعا ...




کلمات کلیدی : شهیدزین الدین، خاطرات، افسوس، عملیات، شهادت، لیاقت

جنبش  وبلاگی حمایت از طلبه سیرجانی