سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خداوند، زیباست و زیبایی را دوست داردو خوش دارد که اثر نعمت خود را در بنده اش ببیند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

فاطمه(س) ... الگوی تمام عیار

ارسال‌کننده : سید محمد در : 87/2/19 2:5 عصر

 

 گلزار جلیل مصطفی (ص) فاطمه بود / شادی علی مرتضی فاطمه بود .......

 ا نوار رسالت از حسن بود و حسین / سوگند که الطاف خدا فاطمه بود .........

 

سلام بر کوثر بی کران حق و مدافع حریم ولایت . سلام بر مظهر صفا و مهر  و پاکی و صداقت .

 فاطمه جان ! بر تو سلام می فرستم ؛

 بر تو که ام ابیهای پدر بودی و عالمه ی همه ی عصر ها . به راستی با هیچ قلمی وصف تو را نتوان نوشت .

ای سرور زنان دو عالم ! می دانم اگر ماه ها و سال ها در وصف وجود نازنینت بنگارم و در شرح مظلومیتت

اشک ها جاری سازم ، باز هم همانند قطره ای است در مقابل دریا و خوب می دانم با تو سخن گفتن شایستگی می خواهد ،

اما تو خود گفته ای که شیعیان را شفاعت

می کنی و می دانم که مانند همسر و پدر مهربانت ، همیشه در حق دیگران دعا می کردی ، پس ما را هم از دعای خیرت محروم نگردان .

می خواهم از نمازت بنویسم ؛ همان نمازی که با قلبی آکنده از ایمان و سرشار از عشق به خداوند سبحان به جا می آوردی. با عبادتی عارفانه ، چنان به معراج می رفتی که گویی روح عزیز و مطهرت از این دنیا ی فانی پرواز نموده .

آری ! بی بی جان ! شما با نماز این گونه بودید و نماز و عبادت ما در مقابل شما هیچ است .

در وصف نماز عارفانه ات رسول اکرم (ص) فرموده است :

 ایمان به خدا در اعماق دل و باطن روح فاطمه آن چنان نفوذ کرده و گسترش یافته است که برای عبادت خدا،

خود را از همه چیز فارغ می سازد.

و امام صادق (ع) می فرماید : آنگاه که فاطمه به معراج نماز می رفت ، نورش برای اهل آسمان می درخشید ؛

 همچون اخترانی که بر چهره ی اهل زمین نورافشانی می کنند .

                                        

زهرا جان ! مهری که بر روی سجاده می گذاریم ، یادگار توست که از خاک مزار حمزه(ع)

 مهری ساخته و پیشانی مبارکت را بر روی آن می نهادی ، تا نهایت خضوع و خشوع را در مقابل پروردگارت نمایان سازی ،

 و تسبیح پایان هر نماز را به عشق تو ای مهر مطهر و ای فرزند عزیز پیامبر! بر زبان جاری میسازیم ،

زیرا این تسبیح را نخستین بار پیامبر (ص) به شما هدیه فرمودند و ما به نام مبارک شما تسبیح حضرت زهرا (س) می نامیم .

تو همان دختر نبوت و همسر ولایت هستی که شب های  جمعه را در محراب عبادت می ایستادی و تمام شب را در هاله ای از نور به نماز و نیایش می پرداختی و سپس برای همه ی مردان و زنان مومن دعا می کردی ، 

 ولی از خود هیچ نمی گفتی و برای خود هیچ نمی خواستی و خوب می دانم که فدک را هم  برای  نیازمندان و فقرا

می خواستی ، نه برای خود . آری ؛ تو در نماز و عبادت این گونه بودی ، و لی ما چگونه ایم ؟!

عبادت های ناقص و عجولانه داریم و غرق در امور دنیوی گشته ایم و شاید بسیاری از ما غیر از خود و خود خواهی های خود ،

هیچ چیز و هیچ کس را نمی بینیم .

زهرای فاطمه ! آیا باز هم از نمازت بنویسم ؟

که هر چه بیشتر بیشتر می نگارم ، شرمگین تر می شوم ؛ از پاهای ورم کرده ات که ساعت ها در محراب عبادت می ایستادی و نیایش می کردی و از ترس خود به خود می لرزیدی ؛ چنان که رسول (ص) فرمودند : وقتی فاطمه در محراب و در مقابل پروردگار می ایستد ، خداوند به ملائکه اش می فرماید : ای ملائکه ی من ! بنگرید به کنیز من فاطمه ، سیده ی کنیزانم که در مقابل من به عبادت ایستاده ؛ به طوری که بدنش از ترس مقام من می لرزد و با تمام وجود و قلبش به عبادتم و اطاعتم رو آورده است .

شما فرشتگانم را شاهد می گیرم که شعیان فاطمه (س) را از آتش جهنم ایمن گردانیدم.

سلام خدا و فرشتگان در گاهش بر تو و خاندان پاکت باد که در دنیا و آخرت ، پیروان خود را همراهی می کنید .

با کمال صراحت و اطمینان می گویم که می توان از هر بعد شخصیت والایت ، کتاب ها نوشت ، ولی سودمند تر آن است که از وجود گرامی و ارزشمندتان الگو بگیریم .

قسم به روح بلندت و جسم مجروحت و سوگند به مظلومیت تو ،راهت را که همانا دفاع از حق و یاری رساندن به مستضعفان و ستمدیدگان و تربیت اسلامی فرزندان است ،

 ادامه خواهیم داد و به عنوان یک مسلمان ، نخواهیم لوای حق به زمین گذاشته شود .

از درگاه خدای متعال نیز عزمی استوار ، ایمانی قوی و ضمیری پاک می طلبم تا بتوانیم نمونه ای از یک زن مسلمان واقعی را به زنان جهان معرفی نماییم .

از درگاه خدای متعال نیز می خواهیم در ظهور پسر فاطمه تعجیل بفرماید .

انشاءالله ....  




کلمات کلیدی :

آفتاب پنهانی ... !

ارسال‌کننده : سید محمد در : 87/2/2 7:57 عصر

امروز تو کلاس این غزل زیبا رو خوندیم .... منم دیدم به بلاگم ربط داره تصمیم گرفتم بذارمش تو وب .... بخونید ...

 

طلوع می کند آن آفتاب پنهانی

زسمت مشرق جغرافیای عرفانی

دوباره پلک دلم می پرد نشانه ی چیست ؟

شنیده ام که می آید کسی به مهمانی

کسی که سبز تر است از هزار بار بهار

کسی ، شگفت کسی آن چنان که می دانی

کسی که نقطه ی آغاز هر چه پرواز است

تویی که در سفر عشق خط پایانی

تویی بهانه ی آن ابرها که می گریند

بیا که صاف شود این هوای بارانی

تو از حوالی اقلیم هر کجا آباد

بیا که می رود این شهر روبه ویرانی

کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق

بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی

دکتر قیصر امین پور ...


کلمات کلیدی :

<      1   2      
جنبش  وبلاگی حمایت از طلبه سیرجانی