بچه شیعه بیدار باش ! (روزی که به حسین لبیک گفتم)
محرم و عاشورا یه بها نست یه بهانه که الگوها مون و پیدا کنیم و شخصیت سازی کنیم یا شخصیت تعویضی . بصیرت بصیرت بصیرت ... همه ی درگیری ها و جدال ها از بی بصیرتیه ... هر کی بفهمه کربلا چی بوده بدون روضه و فقط با شنیدن " تن تکه تکه شده ی قاسم " " غیرت اباالفضل" " نماز نشسته ی زینب" و وو از ضجه بیهوش میشه . آی بچه شیعه بیدار باش ! نذار یه بار دیگه سکوت علی ( که سکوت نبود ) تکرار بشه و بعدش هم جام زهر حسن و بعد هم
لذا مهم تر ازهمه بصیرتیه که نیاز داریم برای درک الگوها . اصلا خود همین درک و بصیرت هم یه الگو داره توی عاشورا و محرم .
(میگم الگوش و ...) همه میدونیم که اشک جاری نمیشه جز با معرفت . اندوه حقیقی نیست برای ما جز با معرفت .
وقتی امام (ره) میگه محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته نشون میده هم نسبت به این معرفت داشته و هم اینکه اگه واقعا درک کنیم و بصیرت پیدا کنیم به ماه غم حقیقتاً اسلام حفظه ....
فلسفش میشه این .... حسین شناسی معلول خداشناسی است و خداشناسی معلول بهره ی ما از مطالعاتمان از طبیعت و فراطبیعت . دقیقا میخوام بگم که اعتفاد به توحید و معاد هسش که درک واقعیه از عاشورا داره و الا همش میشه حب اهل بیت.
این قبول ولایت هسش حب حسین را له درجه اعلی میرسونه و اونوقته که میفهمم حرکت حسین از 8 ذیحجه تا 2 محرم از مبدا تا مقصد به چه دلیل و به چه هدف بوده . حالا بیاین برگردیم به شروع سخنمون .
درک را یافتیم و حال از گرفته هامان استفاده میکنیم . نمونه ای از درک عینی حضرت قاسم (ع) است . مرگ در کربلا برای من از عسل هم شیرین تر است. این نهایت تفکر یک جوان 18 ساله (تقریبا) از اون واقعس . و دلیلش این بوده که خدا رو شناخته و میدونسته که حسابی هم در کار هست .
سر به نیزه رفتن قطب عالم امکان . (علیهم السلام)* صلوات*
کلمات کلیدی : شهادت، عاشورا، قاسم، الگو، شیعه، معرفت، بصیرت، غیرت، محرم