سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خرسندى مالى است که پایان نیابد [ و بعضى این گفته را از رسول خدا ( ص ) روایت کرده‏اند . ] [نهج البلاغه]

تقوای ماه رمضونی

ارسال‌کننده : سید محمد در : 92/4/25 8:10 عصر

این همه حرفای آقا رو خوندم، اما هیچ کدوم به اندازه ی این یکی (فک کنم) به دلم نچسبیده بود ...

تقوا . . :

ما که نمیفهمیم با داشتن این یه قلم، چه اتفاقی برا آدم میفته و چه سرّی داره ...

اما هر کیو دیدیم رسیده، لذت دنیا و آخرتش رو برده ... ( إن اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون )

آقا می گفت: سرمایه جوون تو جوونی تقواشه (به مضمون)

خــــــب :>

گاهی اوقات شکر خدا برا ما عادی میشه. یادمون میره بابا خدا به ما حکومت اسلامی داد...

خدا به ما نعمت ولایت رو داد ...

خدا به ما ولی داد صاحب داد ...

خیلی از مسلمونای دنیا آرزوی خوندن نماز جماعت تو مسجد رو دارن ...

و بعد آدم میبینه نماز صبح تو مسجدا کم رنگه ... 4 تا و نصفی نفر  با امام جماعت که شاید آخوند هم نباشه...

چرا ؟؟!!

امان از غفلت ! ماه رمضون باید تو تقوا ترکوند ...

اینم یکی دیگه از نعمتاست که برا خیلی از ماها عادی شده . عااااادت کردیم ...

تقوا ...

تقوا ...

امام زین العابدین علیه السلام :

مردی با خانواده به سفری دریایی میرن .
کشتی وسط مسیر غرق میشه و فقط همسر مرد زنده میمونه.
زن که خودشه رو تخته چوبی انداخته بود به یه جزیره میرسه.
وقتی نجات پیدا میکنه تو جزیره راهزنی رو می بینه که هیچ حریمی برا خدا قائل نبوده و هر گناهی رو مرتکب میشده.
مرد راهزن وقتی بیدار میشه، زن رو بالا سر خودش میبینه. سوال میکنه !
انسانی یا جن ؟؟
زن میگه انسانم !

مرد آماده میشه تا با زن وارد گناه بشه. زن نگران میشه.
راهزن که پریشانی زن رو میبینه سوال میکنه چرا پریشانی ؟

زن به آسمان اشاره می کنه و میگه : از این خدا می ترسم.

مرد میگه : آیا تا به حال چنین کاری رو کردی ؟
زن میگه : به عزتش سوگند که نه .

مرد منقلب میشه و میگه: تو که گناهی نکردی اینقدر نگرانی و می ترسی. بخدا قسم که من به پریشانی سزاوارترم.

راهزن بلند شد و به سمت خانواده خودش حرکت کرد با این حال که تو فکر توبه هم بود.

تو همین فکر بود که راهبی رو تو مسیر دید. راهب به جوون گفت از خدا بخواه که ابری سایه افکن برای ما فراهم کند تا از گرما خلاص شویم.

مرد راهزن با ناامیدی گفت: گمان نمیکنم هیچ خوبی داشته باشم که جرئت کنم درخواستی از خدا بکنم.

راهب گفت: پس من دعا میکنم و تو آمین بگو .

راهب دعا کرد و جوان آمین گفت. و ابر سایه افکند.

مدتی با هم بودند . بعد جدا شدند.

ابر با جوان همراه شد. راهب که دید گفت: تو از من بهتری.
برای اینکه دعای تو مستجاب شد و من نه.

بگو ماجرایت چیست ؟؟؟؟

جوان همه چیز را گفت. راهب گفت : بخاطر ترسی که از خدا در دلت راه یافت، گناهان گذشته ات آمرزیده شد.

دقت کن در آینده چگونه خواهی بود.

می بینید ....

تقواااا ...

اگر در جوانی تقوا نداشته باشیم ... پس کی ؟؟

اگر در رمضان تقوا نداشته باشیم پس کی ؟؟

اگر امروز مراقب نباشیم و گناه کنیم و فردا مردیم و توبه نکرده باشیم چی ؟؟

هممون شرمنده شهدا و سیدالشهدا ییم ...

تقوا ...

 

 




کلمات کلیدی :

باهم تجربه کنیم این واجب را!

ارسال‌کننده : سید محمد در : 91/6/1 8:51 عصر

بسم الله
مدتها از انقلابمان گذشته و بخلاف حکومتهای دیگر که نتوانستند حلاوت انقلابشان را در دهان مردمشان باقی بگذارند و تلخی های حکومت داری را تحمل کنند، هنوز که هنوز است راسخ تر از همیشه و تنومند تر و ریشه دوانیده تر از قبل، حکومت مقدس ما با آن مبانی ناب محمدی اش باقی است و نیرو می سازد تا تمدن ساز شود برای ظهورحجت عج الله فرجه.
و یادمان نرود که اگر روزها و سال هایی سخت بر مولایمان امیر المومنین علیه السلام گذشت که آن هم بخاطر ولایت نفهمی مردم زمانه اش بود، اما اکنون جوانان ولایتمدار نه ولایت تسلیمی هستند که جان های خود را فقط برای مولایشان سید علی خامنه ای مد ظله گذاشته اند تا معنای انتظار را به حقیقت نشان دهند.

و ما اینها را از عاشورا آموختیم. از کربلا. از یاران سید الشهدا علیه السلام. و از آوینی ها و متوسلیان ها و بیژن گرد ها و چمران ها و شهید مهدوی ها. حماسه سازان خلیج فارس، کردستان وخوزستان، فلسطین و لبنان و یادگرفتیم از دلاور عرصه هنر و تصویر ساز ِ جهاد اکبر رزمندگان در عملیات ها و ضبط کننده ی الله الکبرها.

کنون که نوبت ماست تکلیف را از دوش خود رهاکنیم؟؟؟ رها نکنیم و نگوییم که "تو و خدایت بروید و بجنگید ما اینجا نشسته ایم" .
نگوییم " اکنون هوا گرم است و فصل دیگر می جنگیم" و آنگاه که فصل تغییر کند کذا و کذا ...

آیا این پاسخ خون شهید است؟؟!!
این پاسخ حسین بن علی زمان است؟؟!!
شرم نمی کنیم که لبخند مولایمان را از روی لبهای مبارکش گرفته ایم؟؟!!

اینها را گفتیم که بگوییم اگر از تاریخ عبرت نگیریم می آید سرمان آنگونه که قوم های قبل دیدند.
کجا ها  دیده اید که تر و خشک باهم بسوزد؟!
آری آنجا که امر به معروف و نهی از منکر از یاد مردم رفت و این واجب به فراموشی سپرده شد و الخ.

با هم تجربه کنیم این واجب را.
چرا باید بگذاریم منکر در جامعه مان شیوع پیدا کند و ریشه اش را محکم کند. از بُن بکنید ریشه فساد را. و این با نهی از منکر میسر است. معجزه می کند.

...اگر نهى از منکر باب شد و تا نفر بیستم رسید، شما خیال مى‌کنید آن آدم دیگر آن کار را تکرار خواهد کرد؟ نهى از منکر واقعاً معجزه مى‌کند. فقط هم زبانى ... "

4/12/1377، بیانات رهبری در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی

یک بار هم که شده در مقابل هر چه منکر است در جامعه (خصوصاً بی حجابی) بایستیم و اعتماد کنیم به رهبرمان، تجربه کنیم این واجب را و احیا کنیم :

تجربه کنید. منکرى را که دیدید، با زبان تذکّر دهید. (امام خامنه ای مد ظله)

 




کلمات کلیدی :

باهم تجربه کنیم این واجب را!

ارسال‌کننده : سید محمد در : 91/6/1 8:51 عصر

بسم الله
مدتها از انقلابمان گذشته و بخلاف حکومتهای دیگر که نتوانستند حلاوت انقلابشان را در دهان مردمشان باقی بگذارند و تلخی های حکومت داری را تحمل کنند، هنوز که هنوز است راسخ تر از همیشه و تنومند تر و ریشه دوانیده تر از قبل، حکومت مقدس ما با آن مبانی ناب محمدی اش باقی است و نیرو می سازد تا تمدن ساز شود برای ظهورحجت عج الله فرجه.
و یادمان نرود که اگر روزها و سال هایی سخت بر مولایمان امیر المومنین علیه السلام گذشت که آن هم بخاطر ولایت نفهمی مردم زمانه اش بود، اما اکنون جوانان ولایتمدار نه ولایت تسلیمی هستند که جان های خود را فقط برای مولایشان سید علی خامنه ای مد ظله گذاشته اند تا معنای انتظار را به حقیقت نشان دهند.

و ما اینها را از عاشورا آموختیم. از کربلا. از یاران سید الشهدا علیه السلام. و از آوینی ها و متوسلیان ها و بیژن گرد ها و چمران ها و شهید مهدوی ها. حماسه سازان خلیج فارس، کردستان وخوزستان، فلسطین و لبنان و یادگرفتیم از دلاور عرصه هنر و تصویر ساز ِ جهاد اکبر رزمندگان در عملیات ها و ضبط کننده ی الله الکبرها.

کنون که نوبت ماست تکلیف را از دوش خود رهاکنیم؟؟؟ رها نکنیم و نگوییم که "تو و خدایت بروید و بجنگید ما اینجا نشسته ایم" .
نگوییم " اکنون هوا گرم است و فصل دیگر می جنگیم" و آنگاه که فصل تغییر کند کذا و کذا ...

آیا این پاسخ خون شهید است؟؟!!
این پاسخ حسین بن علی زمان است؟؟!!
شرم نمی کنیم که لبخند مولایمان را از روی لبهای مبارکش گرفته ایم؟؟!!

اینها را گفتیم که بگوییم اگر از تاریخ عبرت نگیریم می آید سرمان آنگونه که قوم های قبل دیدند.
کجا ها  دیده اید که تر و خشک باهم بسوزد؟!
آری آنجا که امر به معروف و نهی از منکر از یاد مردم رفت و این واجب به فراموشی سپرده شد و الخ.

با هم تجربه کنیم این واجب را.
چرا باید بگذاریم منکر در جامعه مان شیوع پیدا کند و ریشه اش را محکم کند. از بُن بکنید ریشه فساد را. و این با نهی از منکر میسر است. معجزه می کند.

...اگر نهى از منکر باب شد و تا نفر بیستم رسید، شما خیال مى‌کنید آن آدم دیگر آن کار را تکرار خواهد کرد؟ نهى از منکر واقعاً معجزه مى‌کند. فقط هم زبانى ... "

4/12/1377، بیانات رهبری در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی

یک بار هم که شده در مقابل هر چه منکر است در جامعه (خصوصاً بی حجابی) بایستیم و اعتماد کنیم به رهبرمان، تجربه کنیم این واجب را و احیا کنیم :

تجربه کنید. منکرى را که دیدید، با زبان تذکّر دهید. (امام خامنه ای مد ظله)

 




کلمات کلیدی :

   1   2   3   4   5   >>   >
جنبش  وبلاگی حمایت از طلبه سیرجانی