ارسالکننده : سید محمد در : 87/5/12 1:29 صبح
تا حالا شده فکر کنید چقد عقبید ...؟/
تا حالا شده فکر کنید از همه جا بی خبرید ...؟/
از هر چیزی که میاد و میره .../ از هر کسی هر چیزی...؟/
یعنی فقط سایه ها رو ببینید ...؟/ یا فقط تو خواب باشین ...؟/
آرزوی یه چیزی رو داشته باشین ولی ندونید چرا ...؟!
ندونید چیه که شما رو داره به طرفش میکشه ...؟!
اون چی داره که شما دارید براش میمیرین ...؟!
دارید براش اشک میریزد و زار زار گریه می کنین ...؟!
اصلا میشناسینش ...؟!
چی ازش دیدین ...!
چی ازش می خواین ...!
شاید باهات خیلی فاصله داره ... شاید ازت خیلی دوره
ولی دوسش داری ... این چیه که تو دلمون داره داد می زنه ... این چیه که باعث دلتنگی میشه
همه ی اینا رو گفتم که یه چیزی رو بگم ...
اگه برید همه چی دستون میاد ... می دونید کجایید ، کجا دارید میرید ،کجا می خواید برید ...
................
دیدن جانبازی که نشسه رو ویلچر و چنان خیره شده به آقا که انگار داره باهاش حرف می زنه ...
اصلا شاید واقعا داره حرف می زنه ...
دیدن چشمان پر اشک مادری که دستاش و دراز کرده رو به آسمون و داره برا همه دعا میکنه ...
و دیدن برادری که داره با نفس های کشیده و سخت خودش و به ضریح می رسونه تا آقا حاجتش و روا کنه ...
چشمان ما انگار بی بهانه نمی گرید / چیزی هست که آتش می زند بر دل
چشمان ما تاب دوری را ندارد / زتاب دوری صورت می زند بر گل
.............
منتظر بمانید ...
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : سید محمد در : 87/4/19 2:49 عصر
هسته ای در میان و پیرامونش سیاره هایی پروانه وار در گردش
دنیایی از حرکت ، تکاپو و تلاش
در حال شدن ، در جستجو
منظومه ای بزرگ ، نامش کهکشان
با انبوهی از منظومه ها
هر منظومه ، هسته ای در میان و پیرامونش سیاره هایی
پروانه وار در گردش
دنیایی از حرکت ، تکاپو و تلاش
در حال شدن ، در جستجو
منظومه ی شمسی ، عضوی از کهکشان راه شیری
اگر نوری از آخرین کهکشان شناخته شده هم اکنون به وسی زمین حرکت کند ، حدود ده میلیارد سال می گذرد تا به ما برسد
آن روز کجاییم ؟
کهکشان در حرکت
منظومه ها در جستجو
ستاره ها در پویش
سیاره ها در تکاپو
و جهان در حال شدن
و زمین ، در گوشه ای از کهکشان ، با سنگ ها ، خاک ها ، گیاهان ، حیوان ها و انسان ، در تلاش
در حال رفتن ،
به هر چه می نگری ، روز بعد ، نه ، لحظه ای بعد به گونه ی دیگر است ، حالی دیگر یافته است ،
هر چیزی برای رفتن آمده ، از ماندن می هراسد ،
در ماندن نابودی می بیند و در ایستایی ، مرگ !
چون می رود هست ، هست برای اینکه برود ،
به کجا ؟
همه چیز رودی شتابان ، نه مردابی ساکن . سکوت ، قرار و آرام معنا ندارد .
اگر خوب گوش دهی ، ترنم جاری جهان را می شنوی ؛
اگر خوب چشم باز کنی قدم های شتابان رفتن را می بینی و اگر حسی قوی داشته باشی ، نسیم این جریان همواره را احساس می کنی که :
جهان یک شکفتن است .
آن قطره ی آب که بر صخره می چکد ،
این دانه که از زمین سر می زند ،
این ماهی که در دل دریا می رقصد ،
آن آفتاب که بر عالم می تابد ،
آن پرنده که در آسمان پرواز می کند ،
همه سرود رفتن سر داده اند ، می گویند می رویم تا بمانیم .
حتی آن گلی که در خزان پژمرده می شود ،
آن دانه ای که در خاک می روید ،
در رستخیزی جدید و تحولی دیگر ، می شکفند ، جان می گیرند
طلوع می کنند و از خاک بر می آیند .
جهان - از ذره های اتم تا کهکشان های بزرگ - می روند ،
به سوی او ، او که آنها را به سوی خود می خواند ،
او که باقی و جاودانه است .
او جهان را برای بقا و جاودانگی آفرید ، برای حیات !
برای زیبایی !
برای خود که عین حیات و زیبایی است !
آن روز که خدا اولین خشت بنای عالم را نهاد ،
گل آن را با محبت خود آمیخت
و چنین شد که تمام ذرات هستی رو به سوی می رود .
و آن روز که گل آدم را سرشت ،
به او میل به جاودانگی بخشید ، و خود جاودانه ترین بود ،
به او میل به زیبایی داد ، و خود زیبایی مطلق بود ،
و آن روز که آدم به زمین هبوط کرد ،
بنی آدم در هجر آن زیبایی وخیر وکمال ، بی قرار شد ،
و از آن هنگام ، درمیان بنی آدم ، آنان که حقیقت هجران را یافتند ؛ مشتاقانه ، بر در هستی می کوبند ، به امید لقای او و رسیدن به آستان او .
" گفت پیغمبر رکوع است وسجود / بر در حق کوفتن حلقه ی وجود"
و این چنین ، زندگی شدنی به سوی او گردید
و رفتنی تا بی نهایت ، تا مطلق ؛
و این گونه بود که حیات ، زیبایی و نشاط یافت و خوف و حزن واندوه و نگرانی رخت بربست .
دوست من !
جهان آهنگ او را دارد .
تصمیم تو چیست ؟
قدم در راه گذاشته ای ؟
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : سید محمد در : 87/4/7 12:23 صبح
شامگاه هفتم تیر ماه سال 1360 ، شهید دکتر بهشتی - سرو سربلند بوستان جمهوری اسلامی - همراه 72 تن از فرزندان ملت
به جرم اسلام خواهی و حق طلبی و مبارزه با ظلم ، به وسیله ی دشمنان آزادی در خون خود غلطیدند .
نمی دونم راز این هفتاد و دو تن چیه ؟!
شهید بهشتی ، اون مرد بلند قامت و خوش سیما که خاطره ی نگاه های نافذ و لبخند هایش ، از ذهن و قلب ملت ایران پاک نشده و
نخواهد شد ، همه ی خوبی ها را تو خودش جمع کرده بود .
اون بود که با افکار و اندیشه های بر گرفته از اسلام ناب ، میدان داریرا از التقاط و انحطاط گرفته بود و خورشید وجودش زنگار ها و رسوب افکار انحرافی را می زدود .
او در فقه و اصول ، معارف اسلامی ، فلسفه ، عرفان ، اقتصاد ، روان شناسی و جامعه شناسی صاحب نظر بود و خبره ی خبره بود .
شهید بهشتی سال های متمادی از عمر خود را صرف بهره گیری از علوم اسلامی و مبارزه با ایستادگان در مقابل آزادی و استقلال کرد .
او سرشار از گرمای عشق بود و می گفت :
" عشق گرمادهنده و روشنی بخشنده به زندگی برای انسان برخوردار از شناخت اسلامی ،
عشقی ست دائم ، عشقی ست بی پایان و بی منتها ، عشقی ست که همیشه وجود داره و همیشه به زندگیش معنی میده . "
بهشتی از آن جهت مظلوم لقب گرفت که موجی از حسد و حسادت ، خشم و خشونت ، و دشمن و دشمنیت علیه او بود .
حال دیگر دشمنان تحمل وجود این عالم را نداشتند .
و کاملا دانسته بودند که تا زمانی که بهشتی نفس می کشد آنها نفسشان تنگ است .
از طرفی بهشتی کسی نبود که مقام و منزلت ، مسئولیت او را عوض کند . او از مردم بود و گشاده رو . ساده بود و مردمی .
شخصیتی جامع ، حلم ، متسلط بر اعصاب ، پر استعداد ، آینده نگر ، پر از نشاط روحی ، متعادل در روش و منش و محبوب در جمع مردم .
و این بود که منافقان و نو چه های آنها را به شدت آزار می داد .
نه تنها بهشتی ، نه تنها رجایی و باهنر ، نه تنها سید علی خامنه ای ،نه تنها آقای رفسنجانی ،
بلکه چندین تن از آزدای خواهان و مبارزان با ظلم بودند که حتی از آزار هم برای این پلیدان بدتر بودند .
......... ترور .......
ساواک قصد داشت آن شهید را ترور کند . ساواک از قصد تاثیر گذاری گسترده ی ایشان ، در سال 49 شایعه ی وهابی بودن
ایشان را مد نظر قرار داد و مطرح کرد .
اهل منافق بهشتی را خطری بالفعل برای حاکمیت ضد مردمی و ..... و باید آن را بایکوت کرد .
بهشتی ، صحیح تر بگویم شهید بهشتی بعد از انقلاب در ایجاد ارکان نظام و تنظیم قانون اساسی و سر و سامان دادن به نظام قضایی ،
نقش کلیدی ایفا کرد ، اما کینه ی معاندان ، مجال خدمت بیشتر را به شهید بهشتی نداد و او را از ملت گرفتند . نه تنها او بلکه 72 تن
دیگر . و اینجا بود که ترور شخصیت به ترور جسمیت تبدیل شد و بار دیگر و بار دیگر ما از عزیزانی را از دست دادیم که
ملت بخاطر وجود آنها زنده است .
امام خمینی (ره) در فقدان آن عزیز فرمودند : " بهشتی یک ملت بود برای ملت ما "
و به همین دلیل هم او را از ما گرفتند .
جنایت های ...
21 فروردین
.
.
12 اردیبهشت
.
.
3 خرداد
.
.
7 - 11 - 12 تیر
.
.
8 - 20 شهریور
.
.
23 مهر
.
.
15 - 20 - 27 آذر
.
.
و 24 فروردین ( حسینیه ی رهپویان وصال )
همه و همه از حوادث تلخی بود که بعد ها شیرینی را از کام منافقان گرفت .
و امروز ...
مقام معظم رهبری : " امروز نیز جوانان ما با روحیه و حماسه ای شور انگیز مهیای دفاع از دست آوردهای انقلاب اسلامیند . "
و بهشتی که در سال 1307 پا به عرصه ی وجود گذاشت ، در 7 تیر 60 جاودانه شد .
کلمات کلیدی :